در حالی که روزهای نخست تبلیغات انتخاباتی مجلس هشتم در حال سپری شدن است ، هنوز فضای عمومی جامعه ، انتخاباتی نشده است.
1-ممنوعیت چاپ و الصاق پوسترهای با قطع بزرگتر از 10 در 15 سانتی متر ، باعث شده است در شهری مثل تهران هم که شهرداری محل هایی را برای تبلیغات پیش بینی کرده است ، این فضاها ، عملاً خالی بماند ، این در حالی است که در سال های گذشته ، فضاهای مجاز شهری برای تبلیغات ، کفاف پوسترها را نمی داد و در و دیوار شهر ، پر از اقلام تبلغی می شد .
هر چند که ممنوعیت چاپ و الصاق پوسترهای بزرگ باعث شده است فضای شهرها تمیز تر باقی بماند ولی در عین حال ، هیجان بصری انتخابات را که بیشتر متوجه عامه مردم و قشرهای غیرسیاسی هستند را به نحو قابل ملاحظه ای کم رنگ کرده است به گونه ای که هنوز خیلی ها نمی دانند جمعه بعد ، روز انتخابات است!
2- واقعیت آن است که در پی بارها و بارها وعده بی عمل شنیدن از زبان کاندیداها و جریانات سیاسی هر دو طرف و در مواجهه با مشکلات کمر شکن اقتصادی ، بسیاری از رأی دهندگان ، در اینکه این بارهم پای صندوق های رأی بروند ، دچار تردیدهای جدی اند و برخی نیز با این استدلال که " رأی دادن چه فرقی به حال ما خواهد کرد؟"تصمیم به عدم مشارکت دارند .
این امر نیز سردی فضای کنونی را تشدید کرده است .
3- رد صلاحیت های گسترده ای که صورت گرفت و البته شورای نگهبان در مراحل بعدی ، " تاحدودی" توانست جبران مافات کند ، موجب شده است بسیاری از طرفداران کاندیداهای رد شده ، عملاً رغبت چندانی به حضور در انتخابات نداشته باشند .
این عدم تمایل ، در برخی نقاط بر مبنای مسائل قومی و طایفه ای و حتی فامیلی است و در بسیاری موارد ، ناشی از مسائل سیاسی که در خصوص مساله اخیر ، رهبران اصلاحات از طرفداران خود خواسته اند با حضور در انتخابات و رأی به لیست های اصلاح طلبان ، بازی جناح مقابل را که حول محور غیبت طرفداران اصلاحات تنظیم شده را ، به هم بریزند .
4- سر در گمی جناح های سیاسی در بستن فهرست های انتخاباتی که در این دوره ، تا دقیقه 90 ادامه داشت ، باعث شده است آنها نتوانند برنامه های تبلیغی خود را همانند سال های پیش با جدیت و گستردگی مناسب انجام دهند . از آنجا که تبلیغات انتخاباتی نقش مهمی در گرم کردن فضای سیاسی جامعه دارد ، وضعیت جریان های سیاسی و فقرحرکت های تبلیغاتی را می توان در شکل گیری فضای حاضر مؤثر دانست .
5- نزدیکی به پایان سال که دغدغه های خاص خود را دارد نیز مزید بر علت است تا فضای انتخاباتی ، شور و هیجان سال های گذشته را نداشته باشد .
6- سه روز آغاز تبلیغات در تهران(پنجشنبه ، جمعه و شنبه) و دو روز آن در بقیه نقاط ایران (جمعه و شنبه) ، تعطیل رسمی است . تجریه نیز نشان داده است که ایام تعطیل در ایران ظرفیت فضاسازی های سیاسی را ندارد و این امر در باره انتخابات کنونی هم کاملاً مشهود است.
البته ، انتظار می رود از نیمه دوم هفته تبلیغات ، تا حدی سردی فضا شکسته شود و مردم با توجه ویژه به این "نکته حیاتی" که اگر خواهان بهبود ولو نسبی وضعیت هستند ، مناسب ترین گزینه موجود "در حال حاضر" ، مشارکت در انتخابات است ، در این فرایند سرنوشت ساز شرکت کنند چه آنکه نتیجه عدم حضور ، راهیابی کسانی به محفل قانونگذاری کشور است که در جایگاه فکری و سیاسی دورتری نسبت به خانه نشینان روز انتخابات قرار دارند .
در شرایط کنونی ، ولو آنکه کاندیدا یا جریانی وجود نداشته باشد که با اندیشه های ما همخوانی جامع داشته باشند ، عاقلانه ترین راه ، انتخاب افرادی است که در مقایسه با دیگران ، قرابت فکری بیشتری - ولو به طور نسبی - با ما دارند .
در غیر این صورت ، دیگرانی که آنها را بسیار دورتر از خود می بینیم ، در فرایندی که نص قانون آن را تایید می کند ، سرنوشت ما را به دست خواهند گرفت و دستکم برای چهار سال ، ناگزیر خواهیم بود از قوانین مصوب آنها تمکین کنیم .
فراموش نکنیم بین آرمانگرایی بلندپروازانه و واقعیت هایی که گاه نیز بسیار تلخ هستند ،فاصله ای شگرف وجود دارد ؛ اجازه ندهیم "برخی ها" نان آرمانگرایی ما را بخوردند و از رهگذر خانه نشینی ما در روز انتخابات ، راهی مجلس شوند و در دل خود هزار بار مدح مان کنند که در خانه نشستیم تا آنها بتوانند به "خانه ملت" بروند .
منبع خبر : عصر ايران